الکساندر دوگین و آموزه­های سنت گرایی- «گنون اوولا»:

الکساندر دوگین و آموزه­های سنت گرایی- «گنون اوولا»:

پیتر اِدِل[1]

الکساندر دوگین در مورد سنت گرایی ، خود را ملهم می­بیند. این حرکت باطنی و درونی همچنین با عنوان سنت گراییِ کامل و جدایی ناپذیر شناخته می­شود. این دیدگاه اساسا مبتنی بر دیدگاه های رنِ گنون ،متافیزیک دان فرانسوی قرن 19 است که در سال 1886 متولد شد. شیوه عینی وخارجی عمل به یهودیت، مسیحیت و اسلام با آنچه گنون در ذهن داشت فاصله زیادی داشت. آرزوی او تجربه مسیری فراتر از سعادت مذهبی بودکه بیشتر مذهبیهادر ذهن داشتند. از همین رو اوشیوه باطنی خود را برگزیده و به عرفان[2] ، آگاهی از حضورالهی در درون انسان پرداخت. گنون بر این باور بود که دانش باطنی منجر به رسیدن به چیزی می­شد که او آن را «هویت متعالی» می­نامید. این شیوه­ای بود که او در طی آن خود را طرفدار هندویسم نامید. البته او به فراماسونری و صوفی گری نیز پرداخت. در واقع او یک مسلمان شد. برخی معتقدند آخرین کلمه­ای که درحین مرگ در سال 1951 بر زبان او جاری شد الله بود. گرچه الکساندر دوگین از گنون الهام گرفته اما او به اسلام متمایل نشد. بلکه او متعلق به کلیسای ارتدوکس است. این بهمعنای مغایرتشیوه اوبا گنون نیست. گنون ایده « the Ur-religion » را آموزش داد. از نظر گنون « the Ur-religion » در آغاز پیدایش انسان، منبع و ریشه همه دینها بود. این توضیح میدهد که چگونه اسلام و مسیحیت و یهودیت همه به طور یکسان دربلوک اروآسیایی که آرزوی دوگین است مورد استقبال قرار می­گیرند. چرا که از نظراو همه این ادیان، شاخه­هایی از منبع کهن واحدی هستند و آنچه باری دوگین مهم است ان منبع ادیان است همانطور که رویکرد گنون همین بود. همانطور که ازظاهر لفظ معلوم است ، سنت گرایی هر نوع  وشکلی از مدرنیسم را رد می­کند. تاکید مدرنیسم برتکنیک ، علم و تفکر عقلانی و نیز مفهوم پیشرفت، درتعارض با طرح باطنی گنون است. دوگین عادت داشت که ضدمدرنیسم را به ناسازگاری با کمونیسم و شوروی تفسیر کند گرچه او خود در برخی مواقع و اغلب به دلایل ناسیونالیستی از این دو جانبداری کرده است. امروزه ضد مدرنیسم بودن که به تبع سنت گرایی است در انتقادهای دوگین از غرب مشهود است.

جولیوس اوولا(1898-1974) متافیزیست دیگری است که در جبهه سنت گرایی نام او برده می­شود. اوولا حتی ازگنون هم برای دوگین مهمتر است. تفاوت آنها در این است که اوولا تفسیری سیاسی از عقاید گنون به تصویر کشید و آنها را شکلی نژادپرستانه داد. تلقی سنت گرایانه سبب شد تا اوولا با برابری،لیبرالیسم، دموکراسی ودیگراصول غربی مخالف باشد. او معتقد بودکه بشردر فراینی به سوی تباهی و فساد است. این همان دوره «کالی یوگا»[3] ی تباهی انسان ،در نظر اوست، ساختار زمانی طولانی که از هندویسم گرفته شده است. ازنظراوولا تنها ارزشهای سنتی است که می­تواند ایمان بشر را از تباهی حفظ نماید. این امر در نظراو به پیدایش نژاد برتر منجر خواهد شد. اوولا از ایده فاشیسم موسیلینی درایتالیا استقبال کرد. در نظر او این راهی برای خلاصی از ارزشهای یهودی-مسیحی و احیای الحاد بود. بعدها او به نقد فاشیسم پرداخت اما در طی سالها با آن در ارتباط بود. اوولا همچنین از سوسیالیسم ملی تاثر پذیرفت. او به طورخاص تحت تاثیر سیستم ارزشها و آداب «اس اس» قرار گرفت. پس از اشغال ایتالیا توسط نیروهای متحدین او بقیه دوران جنگ جهانی دوم را در آلمان سپری کرد. در انجا او برای موسسه علمی « Ahnenerbe» وابسته به «اس اس» کار کرد. این نشان می­دهد که چرا دوگین از « Ahnenerbe» به عنوان «آبادیِ روشنفکران»[4] تعبیر می­کند. در طی سالهای پس از جنگ اوولا در درون حلقه­های نئوفاشیستهای ایتالیا به شخصیتی مهم تبدیل شد.




[1] Peter Edel is  a freelance journalist and photographer based in İstanbul.

[2] Gnosticism

[3] the Kali Yuga era